از ساعت شش صبح دقیقا شش صبح تا یازده شب سر کار بودم خستگی ام قابل وصف نیست با این حال نمی دونم چرا دارم نادر ابراهیمی میخونم ، بار دیگر شهری که دوست میداشتم
به جادوی کلماتش احتیاج دارم برای فراموش کردن قهر دوساله حدیثه، چشمای مضطرب ثریا، تصویر زنی با بچه دوساله کنار قاتل اش و .......
یورگ سن سیز آغلایار...برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 75 تاريخ : سه شنبه 18 بهمن 1401 ساعت: 12:48
برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 73 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 14:33
مزه بوسه های بابامو میداد : تلخ و خواستنی. یورگ سن سیز آغلایار...
برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 71 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 14:33
خسته ، مریض و بی حال رسیدم تا ماشین . دستام یخ زده بود
دستامو که گرفت حس کردم خون منجمد شده ام جریان پیدا کرد کاش میشد همونجا تو بغلش خوابید حتی صبر نکرد تا خونه.
یورگ سن سیز آغلایار...برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 63 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 14:33